رفتن به محتوای اصلی

مقالۀ 20 پسران بهشتی خداوند

نسخۀ پیشنویس

کتاب یورنشیا

مقالۀ 20

پسران بهشتی خداوند

پسران خداوند آنطور که در ابرجهان اروانتان عمل می‌کنند تحت سه عنوان کلی طبقه‌بندی شده‌اند:

1- پسران فرود یابندۀ خداوند.

2- پسران فراز یابندۀ خداوند.

3- پسران تثلیث یافتۀ خداوند.

رسته‌های فرود یابندۀ فرزندی شامل شخصیتهایی هستند که از آفرینش مستقیم و الهی برخوردارند. پسران فراز یابنده، نظیر مخلوقات انسانی، از طریق شرکت تجربی در تکنیک خلاق که به عنوان تکامل شناخته شده است به این مرتبت دست می‌یابند. پسران تثلیث یافته یک گروه برخوردار از منشأ مرکب هستند که شامل کلیۀ موجوداتی می‌شود که توسط تثلیث بهشت احاطه شده‌اند، گر چه از منشأ مستقیم تثلیث برخوردار نیستند.

1- پسران فرود یابندۀ خداوند

کلیۀ پسران فرود یابندۀ خداوند از منشأ بالا و الهی برخوردارند. آنها وقف کارکرد فرود یابندۀ خدماتی در کرات و سیستمهای زمان و فضا هستند، و در آنجا پیشرفت در صعود بهشتی مخلوقات دون مرتبۀ حاوی منشأ تکاملی — پسران فراز یابندۀ خداوند — را تسهیل می‌نمایند. از میان رسته‌های بیشمار پسران فرود یابنده، هفت عدد در این نوشته‌ها شرح داده می‌شوند. آن پسرانی که از سوی الوهیتها در جزیرۀ مرکزی نور و حیات می‌آیند پسران بهشتی خداوند نامیده می‌شوند و در بر گیرندۀ سه رستۀ زیرین هستند:

1- پسران آفریننده — میکائیلها.

2- پسران مجیستریال — آوُنالها.

3- پسران آموزگار تثلیث — دِینالها.

چهار رستۀ باقیماندۀ فرود یابندۀ فرزندی به عنوان پسران جهان محلیِ خداوند شناخته شده‌اند و عبارتند از:

4- پسران ملک صادق.

5- پسران وراندادک.

6- پسران لانوناندک.

7- حاملین حیات.

ملک صادقها اولاد مشترک یک پسر آفرینندۀ جهان محلی، روح آفرینشگر، و پدر ملک صادق می‌باشند. اما وراندادکها و لانوناندکها توسط یک پسر آفریننده و همیار آفرینشگر روحی او به وجود آورده می‌شوند. وراندادکها به بهترین وجه به عنوان والامرتبه‌ها، پدران کوکبه؛ و لانوناندکها به عنوان حکمرانان سیستم و به عنوان پرنسهای سیاره‌ای شناخته شده‌اند. رستۀ سه‌گانۀ حاملین حیات توسط یک پسر آفریننده و روح آفرینشگری که به یکی از سه قدیم‌الایامهای حوزۀ ابرجهان مربوطه مرتبط هستند به وجود می‌آید. اما سرشت و فعالیتهای این پسران جهان محلی خداوند در آن مقالاتی که به امور آفرینشهای محلی می‌پردازند به طور مناسب‌تر توصیف می‌شوند.

پسران بهشتی خداوند دارای منشأ سه‌گانه هستند: پسران اولیه یا آفریننده توسط پدر جهانی و پسر جاودان به وجود می‌آیند؛ پسران ثانویه یا مجیستریال فرزندان پسر جاودان و روح بیکران هستند؛ پسران آموزگار تثلیث اولاد پدر، پسر، و روح هستند. از نقطه نظر سرویس، پرستش، و تقاضا در دعا، پسران بهشتی همچون یکی هستند؛ روح آنها یکی است، و کیفیت و کمال کار آنان یکسان است.

همانطور که رسته‌های بهشتی ایامها اثبات نمودند مدیرانی الهی هستند، رسته‌های پسران بهشتی نیز خود را به صورت خادمانی الهی — آفرینندگان، خدمت کنندگان، اعطا کنندگان، داوران، آموزگاران، و آشکار کنندگان حقیقت — هویدا نموده‌اند. آنها جهان جهانها را از سواحل جزیرۀ جاودان تا کرات مسکونی زمان و فضا در می‌نوردند، و خدمات چندگانه‌ای را که در این نگارشات فاش نمی‌شود در جهان مرکزی و ابرجهانها اجرا می‌کنند. آنها بسته به طبیعت و مکان خدمتشان به طور گوناگون سازمان یافته‌اند، اما در یک جهان محلی پسران مجیستریال و آموزگار هر دو تحت سرپرستی پسر آفریننده‌ای که مسئولیت آن حوزه را به عهده دارد خدمت می‌کنند.

پسران آفریننده به نظر می‌رسد از یک عطیۀ معنوی برخوردار باشند که حول شخصشان متمرکز است. آنها آن را کنترل می‌کنند و می‌توانند اعطا کنند، همانطور که خود پسر آفرینندۀ شما آنگاه که روحش را روی تمامی انسانها در یورنشیا افشاند چنین کرد. هر پسر آفریننده در قلمرو خودش از این عطیۀ نیروی جلب معنوی برخوردار است؛ او از هر عمل و احساس هر پسر فرود یابندۀ خداوند که در قلمرو او خدمت می‌کند شخصاً آگاه است. در اینجا یک انعکاس الهی، یک نسخه برداری جهان محلیِ آن نیروی جلب مطلق روحی پسر جاودان وجود دارد که او را قادر می‌سازد با کلیۀ پسران بهشتی خود، صرف نظر از این که در کجای سراسر جهان جهانها باشند، تماس برقرار کند و این تماس را حفظ نماید.

پسران بهشتی آفریننده نه تنها در کارکردهای خدماتی و اعطایی فرود یابندۀ خویش به عنوان پسر خدمت می‌کنند، بلکه هنگامی که دوران اعطایی خویش را تکمیل نمودند، هر یک به عنوان یک پدر جهان در آفرینش خودشان عمل می‌کنند، در حالی که پسران دیگر خداوند به خدمت اعطایی و ارتقاءِ معنوی ادامه می‌دهند. این خدمت به این منظور طراحی شده است که سیارات را یک به یک به قدردانی داوطلبانه از حکمرانی مهرآمیز پدر جهانی که به وقف مخلوق به خواست پدر آسمانی و به وفاداری سیاره‌ای نسبت به حاکمیت جهانی پسر آفریننده‌اش می‌انجامد جلب نماید.

در یک پسر آفریننده هفتگانه، خالق و مخلوق در ارتباطی فهیمانه، دلسوزانه، و بخشنده، برای همیشه در هم آمیخته‌اند. تمامی رستۀ میکائیلها، پسران آفریننده، آنقدر بی‌نظیر هستند که بررسی سرشت و فعالیتهای آنان به مقالۀ بعدی در این سری اختصاص خواهد یافت، در حالی که این نوشته عمدتاً به دو رستۀ باقیماندۀ فرزندی بهشت، پسران مجیستریال و پسران آموزگار تثلیث، خواهد پرداخت.

2- پسران مجیستریال

هر گاه یک برداشت آغازین و مطلق از موجود که توسط پسر جاودان تدوین شده با یک آرمان جدید و الهیِ حاویِ خدمت مهرآمیز که توسط روح بیکران پندار گشته یگانه شود، یک پسر جدید و آغازین خداوند، یک پسر مجیستریال بهشت، به وجود می‌آید. این پسران در مقایسه با رستۀ میکائیلها، پسران آفریننده، رستۀ آونالها را تشکیل می‌دهند. آنها گر چه از نظر شخصی آفریننده نیستند، از نزدیک با میکائیلها در تمامی کارهایشان مرتبطند. آونالها خادمان سیاره‌ای و قضات، اجرا کنندگان قانونِ قلمروهای زمان و فضا برای تمامی نژادها، تمامی کرات، و تمامی جهانها هستند.

ما دلایلی داریم باور کنیم که تعداد کل پسران مجیستریال در جهان بزرگ در حدود یک میلیارد است. آنها از یک رستۀ حاکم بر خود هستند، و توسط شورای عالی‌شان در بهشت هدایت می‌شوند. این شورا از آونالهای باتجربه‌ای تشکیل شده است که از خدمات کلیۀ جهانها جمع‌آوری شده‌اند. اما هنگامی که آنها به یک جهان محلی تخصیص یافته و در آن به کار گمارده می‌شوند، تحت سرپرستی پسر آفرینندۀ آن حوزه خدمت می‌کنند.

آونالها پسران بهشت برای سرویس و اعطا به تک تک سیارات جهانهای محلی هستند. و چون هر پسر آونال از یک شخصیت منحصر به فرد برخوردار است، از آنجا که هیچیک از دو تای آنها همانند نیستند، کار آنها در قلمرو اقامت موقتشان به طور انفرادی بی‌نظیر است، جایی که آنها در آن اغلب به شکل انسان در جسم ظاهر می‌شوند و گاهی اوقات در کرات تکاملی از مادران زمینی متولد می‌شوند.

آونالها علاوه بر خدماتشان در سطوح اداری بالاتر، در کرات مسکونی از یک کارکرد سه‌گانه برخوردارند:

1- عملکردهای قضایی. آنها در پایان ادوار سیاره‌ای عمل می‌کنند. در موعد مقرر ممکن است چندین — صدها عدد — از این مأموریتها در هر کرۀ جداگانه اجرا شود، و آنها ممکن است که به عنوان خاتمه دهندگان اعطایی، رها کنندگان بقا یافتگان خفته، به همان کرات یا کرات دیگر به دفعات بیشمار عزیمت کنند.

2- مأموریتهای مجیستریال. یک دیدار سیاره‌ای از این نوع معمولاً پیش از ورود یک پسر اعطایی رخ می‌دهد. در چنین مأموریتی یک آونال از طریق یک تکنیک ظهور در جسم که شامل تولد انسانی نیست به صورت یک بزرگسال آن سرزمین پدیدار می‌شود. آونالها به دنبال این دیدار نخست و معمول مجیستریال ممکن است در همان سیاره هم پیش و هم پس از ظهور پسر اعطایی در یک ظرفیت مجیستریال مکرراً خدمت کنند. یک آونال در این مأموریتهای اضافۀ مجیستریال ممکن است در شکل مادی و مرئی ظاهر شود و ممکن است چنین نکند، اما در هیچیک از آنها او به صورت یک نوزاد ناتوان به دنیا نخواهد آمد.

3- مأموریتهای اعطایی. پسران آونال همگی حداقل یک بار خود را به نژادی انسانی در کره‌ای تکاملی اعطا می‌کنند. دیدارهای قضایی بیشمار هستند، مأموریتهای مجیستریال ممکن است چندگانه باشند، اما در هر سیاره فقط یک پسر اعطایی ظاهر می‌شود. آونالهای اعطایی از زن متولد می‌شوند، همانطور که میکائیل نبادان در یورنشیا ظهور یافت.

هیچ حدی برای تعداد دفعاتی که ممکن است پسران آونال در مأموریتهای مجیستریال و اعطایی خدمت کنند وجود ندارد، اما معمولاً هنگامی که این تجربه هفت بار صورت یافت، به نفع آنهایی که قدر کمتری از چنین خدمتی برخوردار بودند تعلیق انجام می‌شود. این پسرانی که از چندین تجربۀ اعطایی برخوردارند سپس به شورای عالی شخصی یک پسر آفریننده گمارده می‌شوند، و بدین ترتیب در ادارۀ امور جهان شرکت می‌کنند.

پسران مجیستریال در کلیۀ کارهایشان برای کرات مسکونی و در آنها توسط دو رسته از مخلوقات جهان محلی، ملک صادقها و فرشتگان اعظم، یاری می‌شوند، در حالی که در مأموریتهای اعطایی همچنین توسط ستارگان تابناک عصر، که همانند آنها منشأ در آفرینشهای محلی دارند، همراهی می‌شوند. پسران ثانویۀ بهشت، آونالها، در هر تلاش سیاره‌ای توسط توانمندی و اتوریتۀ کامل یک پسر اولیۀ بهشت، پسر آفرینندۀ جهان محلی مورد خدمتشان، مورد حمایت واقع می‌شوند. از نظر تمامی مقاصد و منظورها کار آنها در کرات مسکونی درست همانقدر مؤثر و قابل قبول است که سرویس یک پسر آفریننده در چنین کرات حاوی سکونت انسانی می‌توانست باشد.

3- اعمال قضایی

آونالها به عنوان پسران مجیستریال شهرت دارند زیرا قضات والای عالم، داوران ادوار الهی پی در پی کرات زمان هستند. آنها سرپرستی بیدار کردن بقا یافتگان خفته را به عهده دارند، در قلمروها به قضاوت می‌نشینند، یک دورۀ قضاوت تعلیق یافتۀ الهی را به پایان می‌رسانند، فرامین یک عصر بخشش آزمایشی را به اجرا در می‌آورند، مخلوقات فضا را که به خدمت سیاره‌ای تعلق دارند به کارهای دورۀ جدید الهی مجدداً بر می‌گمارند، و به دنبال پایان مأموریتشان به ستاد مرکزی جهان محلی خویش باز می‌گردند.

هنگامی که آونالها پیرامون سرنوشت یک عصر بر مسند قضاوت می‌نشینند، سرنوشت نژادهای تکاملی را مقدر می‌دارند، اما گر چه ممکن است در رابطه با نابودی هویت مخلوقات شخصی دست به قضاوت زنند، چنین احکامی را به اجرا در نمی‌آورند. احکامی از این نوع توسط کسی جز مسئولین یک ابرجهان به اجرا در نمی‌آیند.

ورود یک آونال بهشت در یک کرۀ تکاملی به منظور خاتمه دادن یک دورۀ الهی و گشایش یک عصر جدید از پیشرفت سیاره‌ای لزوماً یک مأموریت مجیستریال یا یک مأموریت اعطایی نیست. مأموریتهای مجیستریال گاهی اوقات و مأموریتهای اعطایی همیشه به صورت ظهور در جسم انجام می‌شوند؛ بدین معنی که در چنین مأموریتهایی آونالهاعملاً در شکل مادی در یک سیاره خدمت می‌کنند. دیدارهای دیگر آنها ”تکنیکی“ هستند، و یک آونال در این ظرفیت برای خدمت سیاره‌ای در جسم ظهور نمی‌یابد. اگر یک پسر مجیستریال صرفاً به عنوان یک قاضی دورۀ الهی بیاید، به صورت یک موجود روحی که برای مخلوقات مادی آن قلمرو نامرئی است در یک سیاره وارد می‌شود. این دیدارهای تکنیکی در تاریخ طولانی یک کرۀ مسکونی مکرراً به وقوع می‌پیوندند.

پسران آونال ممکن است پیش از تجارب مجیستریال و اعطایی، هر دو، به صورت قضات سیاره‌ای عمل کنند. با این وجود در هر یک از این مأموریتها، پسر در جسم ظهور یافته عصر در حال گذار سیاره‌ای را مورد قضاوت قرار خواهد داد. یک پسر آفریننده نیز هنگامی که در یک مأموریت اعطایی در شکل جسم انسانی ظاهر می‌شود به همین ترتیب عمل می‌کند. هنگامی که یک پسر بهشت از یک کرۀ تکاملی دیدار می‌کند و مثل یکی از مردم آن می‌شود، حضور او یک دورۀ الهی را خاتمه داده و برای آن قلمرو در بر گیرندۀ قضاوت می‌باشد.

4- مأموریتهای مجیستریال

پیش از ظهور سیاره‌ایِ یک پسر اعطایی، یک کرۀ مسکونی معمولاً توسط یک آونال بهشت در یک مأموریت مجیستریال مورد دیدار واقع می‌شود. اگر این یک دیدار آغازین مجیستریال باشد، آونال همیشه به صورت یک موجود مادی ظهور می‌یابد. او به صورت یک مرد کاملاً بالغ نژادهای انسانی در سیارۀ مأموریت ظاهر می‌شود، موجودی که برای مخلوقات انسانی روزگار و نسل خود کاملاً مرئی، و با آنان در تماس فیزیکی است. در سرتاسر یک ظهور مجیستریال ارتباط پسر آونال با نیروهای محلی و جهانی روحی کامل و ناگسستنی است.

یک سیاره ممکن است هم پیش و هم پس از ظهور یک پسر اعطایی دیدارهای متعدد مجیستریال را تجربه نماید. آن ممکن است توسط همان آونالها یا آونالهای دیگر که به عنوان قضات دورۀ الهی عمل می‌کنند بارها مورد دیدار واقع شود، اما چنین مأموریتهای تکنیکی قضاوتی نه اعطایی هستند و نه مجیستریال، و آونالها در چنین ایامی هرگز در جسم ظهور نمی‌یابند. حتی هنگامی که یک سیاره با مأموریتهای مکرر مجیستریال برکت می‌یابد، آونالها همیشه به ظهور انسانی تن در نمی‌دهند؛ و هنگامی که در شکل جسم انسانی خدمت می‌کنند، همیشه به عنوان موجودات بالغ آن سرزمین ظاهر می‌شوند؛ آنها از زن متولد نمی‌شوند.

پسران بهشت هنگامی که در مأموریتهای اعطایی یا مجیستریال ظهور یافته‌اند، تنظیم کنندگان را تجربه کرده‌اند، و این تنظیم کنندگان برای هر ظهور متفاوتند. تنظیم کنندگانی که اذهان پسران ظهور یافتۀ خداوند را اشغال می‌کنند هرگز نمی‌توانند از طریق یگانگی با موجودات بشری - الهی مورد سکونتشان امید به نیل به شخصیت داشته باشند، اما آنها اغلب از طریق فرمان پدر جهانی شخصیت می‌یابند. چنین تنظیم کنندگانی شورای عالی رهنمود دیوینینگتون را برای سرپرستی، تعیین هویت، و اعزام ناصحان اسرارآمیز به قلمروهای مسکونی شکل می‌دهند. آنها همچنین به دنبال نابودی منزلگاههای موقت زمینی انسانها در بازگشت تنظیم کنندگان به ”آغوش پدر“ از آنها استقبال می‌کنند و آنها را معتبر می‌شناسند. بدین ترتیب تنظیم کنندگان وفادارِ قضات دنیا، رئیسان ستودۀ نوعشان می‌شوند.

یورنشیا هرگز میزبان یک پسر آونال در یک مأموریت مجیستریال نبوده است. اگر یورنشیا طرح کلی کرات مسکونی را دنبال می‌نمود، با یک مأموریت مجیستریال مدتی بین روزگاران آدم و اعطای میکائیل مسیح برکت می‌یافت. اما به دلیل ظهور پسر آفرینندۀ شما در اعطای نهایی‌اش، هزار و نهصد سال پیش، ترتیب منظم پسران بهشت در سیارۀ شما به طور کامل از روال معمول خارج گردید.

یورنشیا ممکن است توسط یک آونال که مأموریت می‌یابد در یک مأموریت مجیستریال در جسم ظاهر شود باز مورد دیدار واقع شود، اما در رابطه با ظهور آیندۀ پسران بهشت، حتی ”فرشتگان آسمان نیز زمان یا شیوۀ چنین دیدارهایی را نمی‌دانند“، زیرا یک کرۀ اعطایی رستۀ میکائیل تحت سرپرستی فردی و شخصی یک پسر استاد قرار می‌گیرد و بدین نحو، کاملاً تابع طرحها و نظرات خود او است. و در رابطه با کرۀ شما، به واسطۀ وعدۀ بازگشت میکائیل این امر پیچیده‌تر شده است. صرف نظر از سوءِ تعبیر پیرامون سفر میکائیل نبادان به یورنشیا، یک چیز قطعاً موثق است: وعدۀ او برای بازگشت به کرۀ شما. نظر به این چشم‌انداز ، فقط زمان می‌تواند ترتیب آیندۀ دیدارهای پسران بهشتی خداوند را از یورنشیا آشکار سازد.

5- اعطای پسران بهشتی خداوند

پسر جاودان کلام جاودان خداوند است. پسر جاودان ابراز کامل ”اولین“ اندیشۀ مطلق و بیکران پدر جاودان او است. هنگامی که یک کپیه‌برداری شخصی یا بسط الهی از این پسر آغازین در یک مأموریت اعطایی ظهور در جسم انسانی آغاز می‌شود، این امر عملاً حقیقت می‌یابد که ”کلام“ الهی ”تبدیل به جسم می‌شود“ و این که بدین ترتیب کلام در میان موجودات دون رتبۀ حاوی منشأ حیوانی سکنی می‌گزیند.

در یورنشیا یک اعتقاد رایج وجود دارد که منظور از اعطای یک پسر این است که رویکرد پدر جهانی به گونه‌ای تحت تأثیر قرار گیرد، اما روشن بینی شما باید نشان دهد که این امر حقیقت ندارد. اعطاهای آونالها و پسران رستۀ میکائیل بخشی ضروری از روند تجربی است و به این منظور طراحی شده که این پسران را برای مردمان و سیارات زمان و فضا داوران و فرمانروایانی ایمن و دلسوز گرداند. دوران اعطای هفتگانه هدف متعالی کلیۀ پسران بهشتی آفرینشگر است. و کلیۀ پسران مجیستریال با همان روح خادمانه انگیزه می‌یابند که پسران اولیۀ آفریننده و پسر جاودان بهشت را به گونه‌ای بسیار سرشار تعیین ویژگی می‌نماید.

نوعی پسر بهشتی باید به هر کرۀ مسکونی انسانی اعطا شود تا برای تنظیم کنندگان فکر این را میسر سازد که در اذهان تمامی موجودات بشری نرمال در آن کره سکنی گزینند، زیرا تنظیم کنندگان نزد کلیۀ موجودات بشری با حسن نیت نمی‌آیند تا این که روی تمامی انسانها روح حقیقت ریخته شده باشد؛ و اعزام روح حقیقت منوط به این است که یک پسر بهشت که یک مأموریت اعطای انسانی را در یک کرۀ در حال تکامل به طور موفقیت‌آمیز به اجرا گذاشته است به ستاد مرکزی جهان خود بازگردد.

طی روند تاریخ طولانی یک سیارۀ مسکونی، داوریهای دوره‌ای بسیاری به وقوع خواهد پیوست، و ممکن است بیش از یک مأموریت مجیستریال رخ دهد، اما بر حسب معمول یک پسر اعطایی تنها یک بار در کره خدمت خواهد کرد. تنها لازم است که در هر کرۀ مسکونی یک پسر اعطایی بیاید و در شکل حیات کامل انسانی از تولد تا مرگ زندگی کند. دیر یا زود، صرف نظر از وضعیت معنوی، هر کرۀ مسکونی انسانی سرنوشتش این است که میزبان یک پسر مجیستریال در یک مأموریت اعطایی شود، به جز آن سیاره‌ای در هر جهان محلی که یک پسر آفریننده برمی‌گزیند اعطای انسانی خود را در آن صورت دهد.

شما با فهم بیشتر پسران اعطایی تشخیص می‌دهید که چرا در تاریخ نبادان چنین علاقۀ زیادی نسبت به یورنشیا وجود دارد. سیارۀ کوچک و بی‌اهمیت شما صرفاً به این دلیل مورد علاقۀ جهان محلی است که کرۀ منزلگاه انسانی عیسی ناصری است. آن صحنۀ اعطای نهایی و پیروزمند پسر آفرینندۀ شما بود، عرصه‌ای که میکائیل حاکمیت عالی شخصی جهان نبادان را در آن به دست آورد.

یک پسر آفریننده در ستاد مرکزی جهان محلیش، به ویژه بعد از تکمیل اعطای انسانی خودش، عمدۀ وقتش را در مشاوره دادن و آموزش کالج پسران دستیار، پسران مجیستریال و دیگران، صرف می‌کند. این پسران مجیستریال با عشق و محبت، با بخشش مهرآمیز و ملاحظۀ پرعطوفت، خود را به کرات فضا اعطا می‌دارند. و این خدمات سیاره‌ای به هیچ وجه پایین‌تر از اعطاهای انسانی میکائیلها نیستند. درست است که پسر آفرینندۀ شما برای قلمرو ماجرای نهایی خود در تجربۀ مخلوق قلمرویی را انتخاب نمود که بداقبالیهای غیرمعمول داشت. اما هیچ سیاره‌ای هرگز نمی‌توانست در چنان شرایطی باشد که برای ترمیم معنوی آن نیاز به اعطای یک پسر آفریننده داشته باشد. هر پسری از گروه اعطایی به همان اندازه کفایت می‌نمود، زیرا پسران مجیستریال در کلیۀ کارهایشان در کرات یک جهان محلی درست همانقدر به طور الهی مؤثر و تماماً خردمند هستند که برادر بهشتی‌شان، پسر آفریننده، می‌بود.

اگر چه در طول ظهور اعطایی این پسران بهشت در جسم همیشه احتمال فاجعه وجود دارد، من هنوز نشانی از شکست یا خطای یک پسر مجیستریال یا آفریننده در یک مأموریت اعطایی را ندیده‌ام. هر دو از چنان منشأ نزدیکی به کمال مطلق برخوردارند که شکست ناپذیر هستند. آنها واقعاً ریسک می‌کنند، به راستی همانند مخلوقات انسانی حاوی جسم و خون می‌شوند و بدین طریق تجربۀ بی‌نظیر مخلوق را به دست می‌آورند، اما در محدودۀ گسترۀ مشاهدۀ من، آنها همیشه موفق می‌شوند. آنها هرگز در دستیابی به هدف مأموریت اعطایی شکست نمی‌خورند. داستان اعطا و خدمت سیاره‌ای آنان در سراسر نبادان در بر گیرندۀ شکوهمندترین و مسحور کننده‌ترین فصل در تاریخ جهان محلی شما می‌باشد.

6- دوران زندگانی اعطایی انسانی

روشی که به وسیلۀ آن یک پسر بهشت به عنوان یک پسر اعطایی برای ظهور در جسم انسانی آماده می‌شود، و در سیارۀ اعطایی نقش مادر را بازی می‌کند، یک راز جهانی است؛ و هر تلاشی برای کشف کارکرد این تکنیک سونارینگتون با شکست قطعی مواجه خواهد شد. بگذارید آگاهی عظیم از حیات انسانی عیسی ناصری در روان شما تعمیق یابد، اما با پندارگرایی بی‌فایده در این که این ظهور اسرارآمیز میکائیل نبادان در جسم چگونه به انجام رسید فکر خود را به هدر ندهید. بگذارید همگی ما در آگاهی و اطمینان از این که چنین دستاوردهایی برای طبیعت الهی میسر هستند شادمانی کنیم و با حدسیات بیهوده پیرامون تکنیکی که برای انجام چنین پدیده‌هایی توسط خرد الهی به کار گرفته می‌شود وقت هدر ندهیم.

یک پسر بهشت در یک مأموریت اعطایی انسانی همیشه از زن متولد می‌شود و به صورت یک پسر بچۀ آن سرزمین بزرگ می‌شود، همانطور که عیسی در یورنشیا چنین کرد. این پسران که حاوی خدمات عالی هستند درست همانند یک موجود بشری همگی از نوزادی آغاز می‌کنند و با عبور از جوانی به مردانگی می‌رسند. آنها از هر جهت مثل انسانهای نژادی می‌شوند که در آن متولد می‌گردند. آنها مثل فرزندان قلمروهایی که در آن خدمت می‌کنند از پدر درخواست اجابت خواسته‌هایشان را می‌کنند. از یک دیدگاه مادی، این پسران بشری - الهی به جز تنها یک مورد استثنا حیاتی معمول را زندگی می‌کنند: آنها در کرات اقامت موقتشان دارای فرزند نمی‌شوند؛ این یک محدودیت عمومی است که به تمامی رسته‌های پسران اعطایی بهشت اِعمال می‌شود.

همانطور که عیسی در کرۀ شما به عنوان پسر نجار کار کرد، پسران بهشتی دیگر نیز در ظرفیتهای گوناگون در سیارات اعطایی‌شان کار می‌کنند. شما به سختی می‌توانید به حرفه‌ای بیندیشید که توسط یک پسر بهشت در روند اعطایش به یکی از سیارات تکاملی زمان دنبال نشده باشد.

هنگامی که یک پسر اعطایی در تجربۀ زیستن حیات انسانی خبره شد، هنگامی که به کمال توازن با تنظیم کنندۀ ساکن در خود دست یافت، آن بخش از مأموریت سیاره‌ای خویش را که برای روشنگری اذهان و الهام دادن روانهای برادرانش در جسم طراحی شده بی‌درنگ آغاز می‌کند. این پسران به عنوان آموزگار منحصراً وقف ارشاد معنوی نژادهای انسانی در کرات مکان اقامت موقتشان هستند.

دوران زندگانی اعطایی انسانی میکائیلها و آونالها، ضمن این که از بیشتر جهات شبیه هم هستند، مجموعاً یکسان نیستند: یک پسر مجیستریال هرگز اعلام نمی‌کند: ”هر کس که پسر را دیده است، پدر را دیده است“، همانطور که پسر آفرینندۀ شما هنگامی که در یورنشیا و در جسم بود چنین نمود. اما یک آونال اعطا شده اعلام می‌کند: ”هر کس که من را دیده است، پسر جاودان خداوند را دیده است.“ پسران مجیستریال از تبار بلافصل پدر جهانی نیستند، و بنا به خواست پدر هم در جسم ظاهر نمی‌شوند؛ آنها همیشه بنا به خواست پسر جاودان بهشت خود را به عنوان پسران بهشت اعطا می‌دارند.

هنگامی که پسران اعطایی، آفریننده یا مجیستریال، به دروازه‌های مرگ وارد می‌شوند، در روز سوم مجدداً ظاهر می‌شوند. اما شما نباید این ایده را در سر بپرورانید که آنها همیشه همچون پسر آفریننده که هزار و نهصد سال پیش در کرۀ شما اقامت داشت با پایان سوگباری مواجه می‌شوند. تجربۀ خارق‌العاده و غیرمعمول ظالمانه‌ای که عیسی ناصری از آن عبور نمود موجب شده است که یورنشیا به طور محلی به عنوان ”کرۀ صلیب“ شناخته شود. ضرورت ندارد که چنین رفتاری غیرانسانی با یک پسر خداوند صورت گیرد، و اکثریت عظیم سیارات استقبالی با ملاحظه‌تر از آنها داشته‌اند، و به آنها اجازه داده‌اند که دوران زندگانی انسانی خویش را به اتمام رسانند، عصر را خاتمه دهند، بقا یافتگان خفته را مورد داوری قرار دهند، و یک دوران الهی نوینی را بدون تحمیل یک مرگ خشونت‌آمیز افتتاح نمایند. یک پسر اعطایی باید با مرگ مواجه شود، باید از تمامی تجربۀ واقعی انسانهای عالم عبور کند، اما این جزو ملزومات طرح الهی نیست که این مرگ خشونت‌آمیز یا غیرعادی باشد.

هنگامی که پسران اعطایی از طریق عمل خشونت‌آمیز کشته نمی‌شوند، آنها به طور داوطلبانه زندگی خود را رها می‌سازند و از دروازه‌های مرگ عبور می‌کنند، نه برای ارضای مطالبات ”عدالت سخت‌گیر“ یا ”خشم الهی“، بلکه به این علت که دوران اعطایی را تکمیل سازند، یعنی از ”فنجان“ دوران زندگانی ظهور در جسم و تجربۀ شخصی در تمامی آنچه که حیات یک مخلوق را — آنطور که در سیارات وجود انسانی زیست می‌شود — تشکیل می‌دهد ”بنوشند.“ اعطا یک ضرورت سیاره‌ای و جهانی است، و مرگ فیزیکی چیزی بیش از یک بخش ضروری از یک مأموریت اعطایی نیست.

هنگامی که ظهور در جسم انسانی به پایان رسید، آونالِ مشغول به خدمت عازم بهشت می‌شود، توسط پدر جهانی مورد پذیرش قرار می‌گیرد، به جهان محلی مأموریتش باز می‌گردد، و توسط پسر آفریننده مورد تجلیل واقع می‌شود. پسر آوُنال و پسر آفریننده به دنبال اعطا روح حقیقت مشترکشان را برای کار در قلوب نژادهای انسانی که در کرۀ اعطایی ساکنند اعزام می‌دارند. در اعصار پیش از حاکمیت یک جهان محلی، این روح مشترک هر دو پسر است که توسط روح آفرینشگر به کار بسته می‌شود. آن تا اندازه‌ای متفاوت از روح حقیقتی است که به دنبال هفتمین اعطای یک میکائیل اعصار جهان محلی را تعیین ویژگی می‌کند.

به دنبال تکمیل اعطای نهایی یک پسر آفریننده، طبیعت روح حقیقتی که سابقاً به کلیۀ کرات اعطایی آونال آن جهان محلی فرستاده شده بود تغییر می‌یابد، و بیشتر عملاً روحِ میکائیلِ خود مختار می‌شود. این پدیده همزمان با رهایی روح حقیقت برای خدمت در سیارۀ اعطای انسانی میکائیل به وقوع می‌پیوندد. از این رو، هر کره‌ای که توسط یک اعطای مجیستریال ارج یافته است همان تسلی دهندۀ روحی را از پسر آفرینندۀ هفتگانه در ارتباط با آن پسر مجیستریال دریافت خواهد کرد که در صورت ظهور شخصی فرمانروای جهان محلی به عنوان پسر اعطایی آن دریافت می‌کرد.

7- پسران آموزگار تثلیث

این پسران بسیار شخصی و بسیار معنوی بهشت توسط تثلیث بهشت به وجود می‌آیند. آنها در هاونا به عنوان رستۀ دِینالها شناخته شده‌اند. آنها در اروانتان به عنوان پسران آموزگار تثلیث ثبت شده‌اند، و به دلیل اصل و نسبشان چنین نامیده شده‌اند. در سلوینگتون آنها گاهی اوقات پسران معنوی بهشت نامیده می‌شوند.

تعداد پسران آموزگار دائماً در حال افزایش است. آخرین پخش جهانیِ سرشماری تعداد این پسران آموزگار را که در جهان مرکزی و ابرجهانها عمل می‌کنند اندکی بیش از بیست و یک میلیارد تن اعلام نمود، و این در بر گیرندۀ ذخیره‌های بهشتی که شامل بیش از یک سوم تمامی پسران آموزگار تثلیث موجود می‌شود نمی‌باشد.

رستۀ دینالِ فرزندی یک بخش ارگانیک از دولتهای محلی یا ابرجهان نیست. اعضای آن نه آفریننده هستند، نه بازیاب، نه قاضی، و نه حکمران. آنها آنقدر به مدیریت جهان علاقمند نیستند که به روشنگری اخلاقی و رشد معنوی می‌باشند. آنها آموزگاران جهانی هستند، و وقف بیداری معنوی و هدایت اخلاقی تمامی قلمروها می‌باشند. کارکرد آنان اساساً به کارکرد شخصیتهای روح بیکران مربوط است و از نزدیک با صعود بهشتی موجودات آفریده شده ارتباط دارد.

این پسران تثلیث از طبیعت ترکیبی سه الوهیت بهشت بهره می‌برند، اما در هاونا به نظر می‌رسد که بیشتر طبیعت پدر جهانی را منعکس می‌سازند. آنها به نظر می‌رسد در ابرجهانها طبیعت پسر جاودان را به نمایش می‌گذارند، در حالی که در آفرینشهای محلی به نظر می‌رسد آنها سرشت روح بیکران را نشان می‌دهند. آنها در کلیۀ جهانها تجسم خدمت و صلاحدید خرد هستند.

پسران آموزگار تثلیث برخلاف برادران بهشتی‌شان، میکائیلها و آونالها، هیچ آموزش مقدماتی در جهان مرکزی دریافت نمی‌کنند. آنها مستقیماً به ستاد مرکزی ابرجهانها اعزام می‌شوند و از آنجا برای خدمت در یک جهان محلی به مأموریت گمارده می‌شوند. آنها در خدمتشان به این قلمروهای تکاملی نفوذ ترکیبی معنوی یک پسر آفریننده و پسران مجیستریال مربوطه را به کار می‌گیرند، زیرا دینالها در خودشان و به واسطۀ خودشان از یک نیروی جذب روحی برخوردار نیستند.

8- خدمت دِینالها در جهان محلی

پسران معنوی بهشت موجودات بی‌نظیر تثلیث منشأ هستند و تنها مخلوقات تثلیث هستند که چنان به طور کامل با ادارۀ جهانهای دوگانه - منشأ مرتبطند. آنها به گونه‌ای عطوفت‌آمیز وقف خدمت آموزشیِ مخلوقات انسانی و رسته‌های پایین‌تر موجودات روحی هستند. آنها تلاشهای خود را در سیستمهای محلی آغاز می‌کند، و مطابق تجربه و دستاورد، از طریق خدمت در کوکبه به بالاترین کار آفرینش محلی به سوی داخل پیش می‌روند. آنها به دنبال تصدیق ممکن است سفرای روحی که جهانهای محلی خدمتشان را نمایندگی می‌کنند شوند.

من تعداد دقیق پسران آموزگار در نبادان را نمی‌دانم؛ چندین هزار تن از آنان وجود دارند. بسیاری از سرپرستان دپارتمانها در مدارس ملک صادق به این رسته تعلق دارند، در حالی که جمع پرسنل دانشگاه سلوینگتون که به طور منظم تشکیل می‌شود شامل بیش از یکصد هزار تن از جمله این پسران می‌باشد. تعداد کثیری در کرات گوناگون آموزشی مورانشیا استقرار یافته‌اند، اما آنها با کار پیشرفت معنوی و عقلانی مخلوقات انسانی به طور کامل مشغول نیستند؛ آنها به آموزش موجودات سراف و سایر بومیان آفرینشهای محلی به طور یکسان علاقمند هستند. بسیاری از دستیاران آنان از رسته‌های موجودات مخلوق - تثلیث یافته بیرون کشیده شده‌اند.

پسران آموزگار تشکیل دهندۀ استادانی هستند که تمامی بررسیها و ادارۀ تمامی آزمونها را برای تعیین شایستگی و تصدیق کلیۀ مراحل فرعی خدمت جهان سرپرستی می‌کنند، از وظایف نگهبانان دیده‌بان تا آنهایی که دانشجویان ستاره شناسی هستند. آنها یک دورۀ آموزشی مادام‌العمر را به انجام می‌رسانند، که از درسهای سیاره‌ای تا کالج بالای خرد که در سلوینگتون واقع شده است دامنه می‌یابد. همگی، انسانهای فراز یابنده یا فرشتگان بلند پرواز کروب که این ماجراها را در خرد و حقیقت تکمیل می‌سازند، مورد قدردانی واقع می‌شوند، که نشان دهندۀ تلاش و پیشرفت است.

در تمامی جهانها کلیۀ پسران خداوند مرهون این پسران پیوسته وفادار و یکسره مؤثر آموزگار تثلیث می‌باشند. آنها آموزگاران والای کلیۀ شخصیتهای روحی، حتی آموزگاران مورد آزمون واقع شده و راستین خود پسران خداوند می‌باشند. اما من به سختی می‌توانم از جزئیات پایان ناپذیر وظایف و کارکردهای پسران آموزگار به شما آگاهی دهم. قلمرو عظیم فعالیتهای فرزندیِ دینال، هنگامی که شما از میزان هوش بالاتری برخوردار شوید، و پس از پایان انزوای معنوی سیارۀ شما، بهتر در یورنشیا فهم خواهد شد.

9- خدمت سیاره‌ای دِینالها

هنگامی که پیشرفت رخدادها در یک کرۀ تکاملی نشان می‌دهد که زمان برای آغاز یک عصر معنوی مساعد است، پسران آموزگار تثلیث همیشه برای این خدمت داوطلب می‌شوند. شما با این رسته از فرزندی آشنا نیستید زیرا یورنشیا یک عصر معنوی، یک هزارۀ ارشاد کیهانی، را هرگز تجربه نکرده است. اما پسران آموزگار به منظور تدوین طرحهایی پیرامون اقامت پیش بینی شدۀ موقتشان در کرۀ شما حتی اکنون از کرۀ شما دیدن می‌کنند. آنها پس از این که ساکنان یورنشیا به رهایی نسبی از قل و زنجیرهای ددمنشی و از قید و بندهای مادی گرایی دست یافتند در موعد مناسب در آن ظاهر خواهند شد.

پسران آموزگار تثلیث با خاتمه بخشیدن به ادوار الهی سیاره‌ای کاری ندارند. آنها نه مردگان را مورد داوری قرار می‌دهند و نه زندگان را به دنیای دیگر انتقال می‌دهند، اما آنها در هر مأموریت سیاره‌ای با یک پسر مجیستریال که این خدمات را انجام می‌دهد همراهی می‌شوند. پسران آموزگار به طور کامل درگیر آغاز نمودن یک عصر معنوی با پدیداری عصر واقعیتهای معنوی در یک سیارۀ تکاملی هستند. آنها قرینه‌های روحی دانش مادی و خرد گذرا را واقعیت می‌بخشند.

پسران آموزگار معمولاً برای یک هزار سال از زمان سیاره‌ای در سیارات مورد دیدارشان باقی می‌مانند. یک پسر آموزگار مسئولیت حکومت هزاره‌ای سیاره‌ای را به عهده دارد و توسط هفتاد دستیار از رسته‌اش یاری می‌شود. دینالها در جسم ظاهر نمی‌شوند و یا از جهات دیگر طوری که برای موجودات بشری قابل رویت باشند خود را مادیت نمی‌بخشند؛ از این رو از طریق فعالیتهای ستارگان تابناک عصر، شخصیتهای جهان محلی که به پسران آموزگار تثلیث مربوط هستند، تماس با کرۀ مورد دیدار حفظ می‌شود.

دینالها ممکن است بارها به یک کرۀ مسکونی بازگردند، و به دنبال مأموریت نهایی‌شان سیاره به وضعیت تثبیت شدۀ یک کرۀ نور و حیات، هدف تکاملی کلیۀ کرات مسکونی انسانی عصر کنونی جهان، رهنمون خواهد شد. سپاه انسانی نهایت با کراتی که در نور و حیات استقرار یافته‌اند بسیار درگیرند، و فعالیتهای سیاره‌ای آنان به فعالیتهای پسران آموزگار مرتبط است. به راستی تمامی رستۀ فرزندیِ دینال با تمامی فازهای فعالیتهای پایان دهندگان در آفرینشهای تکاملی زمان و فضا از نزدیک مربوط است.

به نظر می‌رسد که طی مراحل پیشین فراز تکاملی پسران آموزگار تثلیث چنان با نظام پیشرفت انسانی به طور کامل تعیین هویت شدند که ما در رابطه با ارتباط محتمل آنها با پایان دهندگان در دوران آشکار ناشدۀ جهانهای آینده اغلب گمان پردازی می‌کنیم. ما مشاهده می‌کنیم که سرپرستان ابرجهانها بخشاً شخصیتهای تثلیث منشأ و بخشاً مخلوقات فراز یابندۀ تکاملی هستند که توسط تثلیث احاطه شده‌اند. ما قاطعانه باور داریم که پسران آموزگار و پایان دهندگان اکنون درگیر نیل به تجربۀ مرتبط به زمان هستند که ممکن است آموزشی مقدماتی برای آماده سازی آنها برای ارتباط نزدیکشان در یک سرنوشت آشکار ناشدۀ آینده باشد. در یوورسا اعتقاد ما بر این است که هنگامی که ابرجهانها سرانجام در نور و حیات استقرار یافتند، این پسران بهشتی آموزگار که به طور کامل با مشکلات کرات تکاملی آشنا شده‌اند و برای مدتهای طولانی با دوران زندگانی انسانهای تکاملی در ارتباط قرار گرفته‌اند، احتمالاً به ارتباط ابدی با سپاه بهشتی نهایت انتقال خواهند یافت.

10- کارکرد متحد پسران بهشت

منشأ و طبیعت کلیۀ پسران بهشتی خداوند الهی است. کار هر پسر بهشت برای هر کره درست مثل این است که پسر مورد خدمت، اولین و تنها پسر خداوند است.

پسران بهشت جلوۀ الهی طبیعت کنشگر سه شخص الوهیت برای قلمروهای زمان و فضا هستند. پسران آفریننده، مجیستریال، و آموزگار هدایای الوهیتهای جاودان به فرزندان انسانها و به تمامی سایر مخلوقات جهان هستند که از پتانسیل صعود برخوردار باشند. این پسران خداوند آن خادمان الهی هستند که به طور بی‌وقفه به کار مساعدت به مخلوقات زمان وقف شده‌اند تا به هدف والای معنوی ابدیت دست یابند.

در پسران آفریننده، مهر پدر جهانی با بخشش پسر جاودان در می‌آمیزد و در نیروی خلاق، خدمت مهرآمیز، و حاکمیت فهیمانۀ میکائیلها به جهانهای محلی آشکار می‌شود. در پسران مجیستریال، بخشش پسر جاودان در پیوند با خدمت روح بیکران در دوران زندگانی این آونالهای قضاوت، خدمت، و اعطا به قلمروهای تکاملی آشکار می‌شود. در پسران آموزگار تثلیث، مهر، بخشش، و خدمت سه الوهیت بهشت در بالاترین سطوح ارزشی زمان و فضا هماهنگ می‌شود، و به صورت حقیقت زنده، نیکی الهی، و زیبایی راستین معنوی به جهانها عرضه می‌شود.

این رسته‌های فرزندی در جهانهای محلی تشریک مساعی می‌کنند تا آشکارسازی الوهیتهای بهشت را برای مخلوقات فضا صورت دهند: یک پسر آفریننده به عنوان پدر یک جهان محلی سرشت بیکران پدر جهانی را به نمایش می‌گذارد. آونالها به عنوان پسران اعطاییِ بخشش طبیعت بی‌مانند پسر جاودانِ دارای ترحم بیکران را آشکار می‌سازند. پسران تثلیث دینال به عنوان آموزگاران راستینِ شخصیتهای فراز یابنده شخصیت آموزگار روح بیکران را آشکار می‌سازند. میکائیلها، آونالها، و دینالها در همیاری الهی کاملشان به تحقق یابی و آشکارسازی شخصیت و حاکمیت خداوند متعال در جهانهای زمان و فضا و به آنها کمک می‌کنند. این پسران بهشتی خداوند در توازن فعالیتهای سه‌گانه‌شان، همینطور که بسط پایان ناپذیر ربانیتِ اولین منبع و مرکز بزرگ را از جزیرۀ جاودان بهشت به داخل اعماق ناشناختۀ فضا دنبال می‌کنند، پیوسته در پیشگامی شخصیتهای الوهیت عمل می‌کنند.

[عرضه شده توسط یک کامل کنندۀ خرد از یوورسا.]