مقالۀ 59 عصر حیات دریایی در یورنشیا
نسخۀ پیشنویس
مقالۀ 59
عصر حیات دریایی در یورنشیا
ما شروع تاریخ یورنشیا را چنین به حساب میآوریم که در حدود یک میلیارد سال پیش آغاز گشته و تا پنج دورۀ عمده امتداد یافته است:
1- عصر پیش از حیات تا چهار صد و پنجاه میلیون سال اول، حدوداً از زمانی که سیاره به اندازۀ کنونی آن دست یافت، تا هنگام برقراری حیات ادامه مییابد. دانشجویان شما این دوره را به عنوان دوران آرچئوزوئیک نامیدهاند.
2- عصر سرآغاز حیات تا یکصد و پنجاه میلیون سال بعد امتداد مییابد. این دوره بین عصر پیشین پیش از حیات یا تحولات عمده و دورۀ بعدی حیات بسیار پیشرفتهتر دریایی قرار دارد. این دوره برای پژوهشگران شما به عنوان دوران پروتروزوئیک شناخته شده است.
3- عصر حیات دریایی دویست و پنجاه میلیون سال بعد را در بر میگیرد و برای شما به بهترین صورت به نام دوران پالئوزوئیک شناخته شده است.
4- عصر اولیۀ حیات در خشکی تا یکصد میلیون سال بعد امتداد مییابد و به صورت دوران مِسوزوئیک شناخته شده است.
5- عصر پستانداران پنجاه میلیون سال آخر را اشغال میکند. این عصر روزگاران اخیر به صورت دوران سِنوزوئیک شناخته شده است.
بدین ترتیب عصر حیات دریایی در حدود یک چهارم تاریخ سیارهای شما را میپوشاند. این عصر را میتوان مجدداً به شش دورۀ طولانی تقسیم نمود، که هر یک توسط پیشرفتهای مشخص در قلمرو ژئولوژیک و محدودۀ بیولوژیک، هر دو، تعیین ویژگی میشود.
به تدریج که این عصر آغاز میگردد، کف دریاها، فلات گستردۀ قارهای زیر آب، و حوزههای بیشمار کم عمق نزدیک به ساحل با گیاهان فراوان پوشیده شدهاند. پیش از این، اشکال سادهتر و بدوی حیات حیوانی از ارگانیسمهای گیاهی پیشین به وجود آمدهاند، و ارگانیسمهای اولیۀ حیوانی به تدریج راه خود را در امتداد خطوط گستردۀ ساحلی سرزمینهای متعدد گشودهاند، تا این که بسیاری از دریاهای واقع در خشکی مملو از حیات بدوی دریایی گردند. از آنجایی که تعداد اندکی از این ارگانیسمهای اولیه دارای صدف بودند، تعداد چندان زیادی از آنان به صورت فسیل محفوظ نماندهاند. با این حال صحنه برای فصول آغازین آن ”کتاب سنگی“ بزرگ حفظ تاریخچۀ حیات که در طول اعصار بعد به طور مرتب بر زمین نهاده شد، فراهم شده است.
قارۀ آمریکای شمالی در زمینۀ رسوبات حاوی فسیل متعلق به تمام عصر حیات دریایی به طرزی عالی غنی است. حتی اولین و قدیمیترین لایهها از طریق رسوبات گستردۀ فرسایشی که این دو مرحلۀ توسعۀ سیارهای را به روشنی از هم جدا میسازد از لایههای بعدی دورۀ پیشین تفکیک شدهاند.
1- حیات اولیۀ دریایی در دریاهای کم عمق
عصر تریلوبیتها
تا شروع این دورۀ نسبتاً آرام در سطح زمین، حیات به دریاهای گوناگون واقع در خشکی و خط ساحلی اقیانوس محدود شده است. با این وجود هنوز هیچ شکل از ارگانیسم متعلق به خشکی پدیدار نگشته است. حیوانات بدوی دریایی به خوبی مستقر شدهاند و برای پیشرفت بعدی تکاملی آمادهاند. آمیبها که در حوالی پایان دورۀ گذار پیشین ظهور نمودند نمونۀ بقا یافتگان این مرحلۀ آغازین حیات حیوانی میباشند.
400٫000٫000 سال پیش حیات دریایی، گیاهی و حیوانی، هر دو، نسبتاً به خوبی در تمامی دنیا پخش شده است. آب و هوای دنیا اندکی گرمتر و یکنواختر میشود. کرانههای قارههای گوناگون، به ویژه آمریکای شمالی و جنوبی دچار یک سیل زدگی عمومی میشوند. اقیانوسهای جدیدی ظاهر میشوند، و احجام قدیمیتر آب بسیار بزرگ میشوند.
اکنون برای اولین بار زندگی گیاهی به آرامی بر روی زمین گسترش مییابد و به زودی در انطباق با یک زیستگاه غیردریایی پیشرفت قابل ملاحظهای میکند.
ناگهان و بدون طبقهبندی تباری اولین حیوانات چند سلولی ظاهر میشوند. تریلوبیتها تکامل یافتهاند و برای مدتها دریاها را تحت سیطرۀ خود قرار میدهند. از نقطه نظر حیات دریایی این عصر تریلوبیتها است.
در قسمت بعدیِ این قطعه زمان، بیشترِ شمال آمریکا و اروپا از دریا بیرون آمد. پوستۀ زمین موقتاً ثبات یافت. کوهها، یا زمینهای مرتفع در امتداد سواحل اقیانوسهای اطلس و آرام در وست ایندیز و در جنوب اروپا سر برکشیدند. تمامی ناحیۀ کارائیب بسیار مرتفع گشت.
390٫000٫000 سال پیش زمین هنوز مرتفع بود. در قسمتهایی از شرق و غرب آمریکا و غرب اروپا لایههای سنگی که در طول این ایام در زمین قرار گرفتند ممکن است پیدا شوند، و اینها قدیمیترین سنگهایی هستند که حاوی فسیلهای تریلوبیت میباشند. بسیاری خلیجهای انگشت مانند دراز وجود داشتند که در میان تودههای خشکی زمین راه یافته بودند. این سنگهای حاوی فسیل در این زمینها فرو نشستهاند.
ظرف چند میلیون سال اقیانوس آرام به قارههای آمریکا شروع به تهاجم نمود. نشست زمین عمدتاً به سبب تعدیل پوستۀ زمین بود، گر چه گسترش جانبی زمین، یا خزش قارهای نیز یک عامل بود.
380٫000٫000 سال پیش آسیا داشت نشست میکرد، و تمامی قارههای دیگر داشتند یک پدیداری کوتاه مدت را تجربه میکردند. اما همینطور که این دوره به جلو رفت، اقیانوس نوظهور اطلس در تمامی خطوط مجاور ساحلی پیشروی گستردهای نمود. دریاهای شمال اطلس یا وابسته به قطب شمال در آن هنگام به آبهای خلیج جنوب متصل بودند. وقتی که این دریای جنوبی به باریکۀ طولانی آپالاچیا وارد شد موجهای آن بر فراز ناحیۀ شرقی در برابر کوههایی که به بلندی کوههای آلپ بودند شکست، اما به طور کلی قارهها سرزمینهای پست غیرجالب توجهی بودند و به کلی فاقد زیبایی خوش منظره بودند.
رسوبات این اعصار از چهار گونهاند:
1- جوش سنگها — موادی که در مجاورت خطوط ساحلی نشست کرده بودند.
2- ماسه سنگها — رسوباتی که در آب کم عمق صورت گرفتند، اما در جایی که موجها برای جلوگیری از نشست گِل کافی بودند.
3- سنگهای رس — رسوباتی که در آب عمیقتر و ساکنتر به وجود آمده بودند.
4- سنگ آهک — شامل رسوبات صدفهای تریلوبیت در آب عمیق.
فسیلهای تریلوبیت این ایام همسانیهای اساسی مشخصی را عرضه میدارند که مضافاً از تنوعات بارزی برخوردارند. حیوانات اولیهای که از سه کاشت اولیۀ حیات به وجود آمدند از خصوصیات ویژهای برخوردار بودند. آنهایی که در نیمکرۀ غربی ظهور یافتند، از آنهایی که متعلق به گروه اروپایی - آسیایی و نوع استرالیایی یا استرالیایی - قطب جنوبی بودند اندکی متفاوت بودند.
370٫000٫000 سال پیش زیر آب روی عظیم و تقریباً کامل آمریکای شمالی و جنوبی به وقوع پیوست و به دنبال آن آفریقا و استرالیا نیز به زیر آب فرو رفتند. تنها برخی از قسمتهای آمریکای شمالی بر فراز این دریاهای کم عمق مربوط به دوران کامبرین باقی ماندند. پنج میلیون سال بعد، دریاها در مقابل زمینِ در حال بالا روی در حال عقب نشینی بودند. و تمامی این پدیدۀ فرو روی و بالا روی زمین غیرنمایان بود و طی میلیونها سال به آرامی رخ میداد.
لایههای تریلوبیت حاوی فسیل این دوره در اینجا و آنجا در سراسر تمامی قارهها به استثنای آسیای مرکزی رخ مینمایانند. در بسیاری نواحی این سنگها افقی هستند، اما در کوهها به دلیل فشار و تاخوردگی مورب و کج و معوج میباشند. و چنین فشاری در بسیاری جاها مشخصۀ اولیۀ این رسوبات را تغییر داده است. ماسه سنگ به کوارتز تبدیل گشته، سنگ رس به سنگ لوح تغییر یافته، حال آن که سنگ آهک به سنگ مرمر تبدیل شده است.
360٫000٫000 سال پیش زمین هنوز در حال بالاروی بود. آمریکای شمالی و جنوبی به خوبی بالا بودند. غرب اروپا و جزایر بریتانیا در حال پدیدار شدن بودند، به استثنای قسمتهایی از ویلز که عمیقاً در زیر آب قرار داشت. طی این اعصار لایههای بزرگی از یخ وجود نداشتند. رسوبات فرضی دوران یخبندان که در رابطه با این لایهها در اروپا، آفریقا، چین، و استرالیا ظاهر گشتند به سبب کوههای منفرد یخ یا به علت جابجایی واریزۀ یخرودهای متعلق به دوران بعد میباشند. آب و هوای دنیا اقیانوسی بود، نه قارهای. دریاهای جنوبی در آن هنگام نسبت به حال گرمتر بودند، و به سوی شمال در ورای آمریکای شمالی تا نواحی قطبی امتداد مییافتند. جریان گلف استریم روی قسمت مرکزی آمریکای شمالی جاری بود، و با تغییر مسیر به سوی شرق، سواحل گرینلند را شستشو داده و گرما میبخشید، و آن قارۀ اکنون پوشیده از یخ را به یک بهشت راستین گرمسیری تبدیل میکرد.
حیات دریایی بسیار شبیه دنیای آن سو بود و شامل خزههای دریایی، ارگانیسمهای تک سلولی، اسفنجهای ساده، تریلوبیتها، و سایر سخت پوستان — میگوها، خرچنگها، و لابسترها — میشد. سه هزار نوع مختلف بازوپایان در پایان این دوره ظاهر شدند، که فقط دویست نوع آنها بقا یافتهاند. این حیوانات نمایانگر تنوع حیات اولیه میباشند که تا زمان کنونی عملاً بدون تغییر باقی مانده است.
اما تریلوبیتها مخلوقات زندۀ غالب بودند. آنها حیواناتی دارای جنسیت بودند و در بسیاری اشکال وجود داشتند. آنها که شناگران ضعیفی بودند به کندی در آب شناور مانده یا در امتداد کف دریاها میخزیدند، و هنگامی که توسط دشمنان بعدها ظهور یافتۀ خود مورد حمله واقع میشدند به حالت دفاعی چنبره میزدند. آنها از دو اینچ تا یک فوت رشد کرده و به صورت چهار گروه مشخص تکوین یافتند: گوشتخواران، گیاهخواران، همه چیز خواران، و ”گِل خواران“. توانایی گروه آخر که عمدتاً از طریق مادۀ غیرارگانیک به حیات خود ادامه میدادند — از آنجا که آخرین حیوان چند سلولی بودند که از این توان برخوردار بودند — افزایش زیاد و بقای طولانی آنها را روشن میسازد.
این تصویر بیولوژیک یورنشیا در پایان آن دورۀ طولانی تاریخ دنیا بود و پنجاه میلیون سال را در بر میگرفت. این دوره توسط زمین شناسان شما به عنوان دوران کامبرین تعیین شده است.
2- اولین مرحلۀ سیل قارهای
عصر حیوان بیمهره
پدیدۀ دورهای مرتفع شدن و فرو رفتن زمین، ویژۀ این ایام، تماماً تدریجی و غیرنمایان بود، و با عمل آتشفشانی کمی همراه بوده و یا اصلاً نبود. در سراسر تمامی این مرتفع شدنها و فرو رویهای پی در پی زمین، قارۀ آسیایی مادر از تاریخی مشابه با سایر خشکیهای زمین به طور کامل برخوردار نگشت. او سیل زدگیهای بسیاری را به طور ویژه در تاریخ اولیۀ خود تجربه نمود، و ابتدا در یک سو و سپس به سوی دیگر دچار فرو روی گردید، اما این قاره رسوبات صخرهای هماهنگی را که ممکن است در سایر قارهها کشف شوند عرضه نمیدارد. در روزگاران اخیر آسیا باثباتترین قارۀ تمامی تودههای خشکی بوده است.
350٫000٫000 سال پیش ناظر آغاز دورۀ بزرگ سیل تمامی قارهها به استثنای آسیای مرکزی بود. تودههای زمین مکرراً با آب پوشیده شدند. فقط نواحی مرتفع ساحلی بر فراز این دریاهای کم عمق ولی گستردۀ در حال نوسان واقع در خشکی باقی ماندند. سه سیل بزرگ این دوره را تعیین ویژگی مینمود، اما پیش از این که پایان پذیرد قارهها مجدداً سر بر افراشتند، و مجموع پدیداری زمین پانزده درصد بیش از آنچه اکنون هست بود. ناحیۀ کارائیب بسیار مرتفع بود. این دوره به خوبی در اروپا تعیین نشده است، زیرا نوسانات زمین کمتر بودند، در حالی که عمل آتشفشانی پایدارتر بود.
340٫000٫000 سال پیش فرو روی گستردۀ دیگری به جز در آسیا و استرالیا در خشکی به وقوع پیوست. آبهای اقیانوسهای دنیا عموماً یکپارچه بودند. این یک عصر بزرگ سنگ آهک بود و مقدار زیادی از سنگ آن با جلبکهای آهکی پنهان بنا شده بود.
چند میلیون سال بعد از آن بخشهای بزرگی از قارههای آمریکا و اروپا از میان آب شروع به پدیداری کردند. در نیمکرۀ غربی فقط یک بازوی اقیانوس آرام روی مکزیک و نواحی کوه راکی کنونی باقی ماند، اما نزدیک به پایان این دوره سواحل اقیانوسهای اطلس و آرام مجدداً شروع به نشست کردند.
330٫000٫000 سال پیش آغاز یک دوره زمان نسبتاً آرام را در سراسر دنیا نشان میکند، با زمین بسیاری که دوباره بر فراز آب قرار داشت. تنها استثنا برای این دوران سلطۀ آرامش خاکی، فوران آتشفشان بزرگ آمریکای شمالی در شرق کنتاکی، یکی از بزرگترین فعالیتهای منفرد آتشفشانی که دنیا تاکنون شناخته است بود. خاکسترهای این آتشفشان پانصد مایل مربع و عمق پانزده تا بیست فوت را پوشانید.
320٫000٫000 سال پیش سومین سیل عمدۀ متعلق به این دوره رخ داد. آبهای این سیل، ضمن این که در جهتهای بسیار در تمامی قارههای آمریکا و اروپا هر چه بیشتر گسترش مییافت، تمامی زمینی را که سیل بزرگ پیشین زیر آب فرو برده بود تحت پوشش قرار داد. شرق آمریکای شمالی و غرب اروپا بین 10٫000 تا 15٫000 فوت زیر آب قرار داشت.
310٫000٫000 سال پیش تودههای خشکی دنیا، به استثنای قسمتهای جنوبی آمریکای شمالی، دوباره به خوبی بالا بودند. مکزیک پدیدار گردید، و بدین ترتیب دریای خلیج که از آن هنگام هویت خود را حفظ نموده است ایجاد گردید.
حیات این دوره به تکامل خویش ادامه میدهد. دنیا یکبار دیگر ساکت و نسبتاً آرام است. آب و هوا معتدل و یکنواخت باقی میماند. گیاهان زمینی بیشتر و بیشتر از سواحل دریا فاصله میگیرند. الگوهای حیات به خوبی تکوین یافتهاند، گر چه فسیلهای گیاهیِ اندکی از این روزگاران یافت میشوند.
این عصر بزرگ تکامل ارگانیسمی فردی حیوانی بود، گر چه بسیاری از تغییرات اساسی نظیر گذار از گیاه به حیوان قبلاً به وقوع پیوسته بود. جانداران گیاهی تا نقطهای تکامل یافتند که هر نوع از حیات تحت طبقهبندی مهره داران در فسیلهای آن سنگهایی که در طول این ایام بر زمین نقش بستند ارائه گردید. اما تمامی این حیوانات، ارگانیسمهای دریایی بودند. هیچ حیوان زمینی هنوز پدیدار نگشته بود، به استثنای تعداد معدودی از انواع کرمها که در امتداد سواحل دریا در زمین نقب زده بودند، و گیاهان زمینی نیز هنوز در سراسر قارهها گسترش نیافته بودند. هنوز وجود دیاکسید کربن بسیار زیاد در هوا اجازۀ وجود استنشاق کنندگان از هوا را نمیداد. اساساً تمامی حیوانات به جز برخی از حیوانات بدویتر برای وجود خویش به طور مستقیم یا غیرمستقیم به زندگی گیاهی وابستهاند.
تریلوبیتها هنوز به چشم میخوردند. این حیوانات کوچک در دهها هزار شکل وجود داشتند و نیاکان سخت پوستان امروزی بودند. برخی از تریلوبیتها از بیست و پنج تا چهار هزار چشم بسیار کوچک داشتند. سایرین چشمان نارس داشتند. همینطور که این دوره به پایان رسید، تریلوبیتها با چندین شکل از جانوران بیمهره در سلطۀ بر دریاها سهیم بودند. اما آنها در طول آغاز دورۀ بعد به کلی نابود شدند.
جلبکهایی که از خود آهک ترشح میکردند در همه جا گسترده بودند. هزاران نوع از نیاکان اولیۀ مرجانها وجود داشتند. کرمهای دریایی فراوان بودند، و تنوعات بسیاری از چترهای دریایی وجود داشتند که از آن هنگام تاکنون از بین رفتهاند. مرجانها و انواع بعدی اسفنجها پدیدار گشتند. جانوران پا به سر به خوبی تکامل یافته بودند، و به صورت نوتیلوس مرواریدی، اختاپوس، سپیداج، و ماهی مرکب بقا یافته بودند.
انواع بسیاری از حیوانات صدفدار وجود داشتند، اما در آن هنگام صدفهای آنان همچون اعصار بعد برای مقاصد تدافعی مورد نیاز نبودند. جانوران شکم پا در آبهای دریاهای کهن حضور داشتند، و شامل حلزونهای تک صدفی پرما، صدفهای پیرابند، و حلزونها میشدند. جانوران دولایی شکم پا از میان میلیونها سال گذر کردهاند، بسیار به همان شکلی که در آن هنگام وجود داشتند، و شامل ماسکلها، کلمها، اویسترها، و اِسکالوپها میشوند. ارگانیسمهای پشت صدفی نیز تکامل یافتند، و این بازو پایان در آبهای کهن درست به همان شکلی که امروز وجود دارند زندگی میکردند؛ آنها حتی از مکانیسمهای مَفصلی، شکافدار، و انواع دیگر ترتیبات تدافعی خود برخوردار بودند.
بدین ترتیب داستان تکاملی دومین دورۀ بزرگ حیات دریایی که برای زیست شناسان شما به عنوان اُردُویشیَن شناخته شده است پایان میپذیرد.
3- مرحلۀ دوم سیلابهای بزرگ
دورۀ مرجانها — عصر بازوپایان
300٫000٫000 سال پیش دورۀ بزرگ دیگری از زیر آب رَوی زمین آغاز گشت. فرارَوی دریاهای باستانی دوران سیلورین به سوی جنوب و شمال احاطه ساختن بیشتر اروپا و شمال آمریکا را آماده نمود. زمین به اندازۀ زیادی از سطح دریا بالا نرفته بود. از این رو در حول و حوش خطوط ساحلی تهنشینی زیادی رخ نداد. دریاها مملو از حیات آهکی - صدفی بودند، و سقوط این صدفها به کف دریا تدریجاً لایههای بسیار ضخیمی از سنگ آهک ایجاد نمود. این اولین تهنشینی گستردۀ سنگ آهک میباشد، و عملاً تمامی اروپا و شمال آمریکا را در بر میگیرد، اما فقط در مکانهای اندکی در سطح زمین ظاهر میشود. ضخامت این لایۀ صخرهای کهن به حدود یک هزار فوت بالغ میشود، اما بسیاری از این رسوبات از آن هنگام تاکنون از طریق خم شدن، بالا آمدگی شدید زمین، و گسستگی، به حد زیادی کج و معوج شدهاند، و بسیاری به کوارتز، سنگ رس، و سنگ مرمر تبدیل گشتهاند.
هیچ سنگ آتش یا گدازۀ آتشفشانی در لایههای سنگی این دوره یافت نمیشود، به استثنای آنهایی که متعلق به آتشفشانهای بزرگ جنوب اروپا و شرق ایالت مِین و جریانات مذاب آتشفشانی استان کِبِک میباشند. عمل آتشفشانی به حد زیادی سپری شده بود. این اوج رسوبات عظیم آب بود؛ مقدار کمی کوه سازی رخ میداد، و یا این که از آن خبری نبود.
290٫000٫000 سال پیش دریا به حد زیادی از قارهها عقب کشیده بود، و کف اقیانوسهای اطراف در حال نشست بود. تودههای زمین به اندازۀ اندکی تغییر نمودند، تا این که دوباره به زیر آب فرو رفتند. حرکات اولیۀ کوههای تمامی قارهها داشت شروع میشد، و بزرگترین این دگرگونیهای پوستهای، هیمالیای آسیا و کوههای بزرگ اسکاتلند بودند که از ایرلند تا اسکاتلند و تا اِسپیتزبرگن امتداد مییافتند.
در رسوبات این عصر است که مقادیر زیادی گاز، نفت، روی، و سرب یافت میشود. نفت و گاز از انباشتهای عظیم مادۀ گیاهی و حیوانی از زمان زیر آب رَوی قبلی زمین به دوران بعد انتقال یافته، در حالی که رسوبات معدنی نمایانگر تهنشینی احجام راکد آب میباشند. بسیاری از رسوبات سنگهای نمکی به این دوره تعلق دارند.
تریلوبیتها به سرعت تقلیل یافتند، و مرکز صحنه توسط نرم تنان بزرگتر یا جانوران پا به سر اشغال گردید. این حیوانات تا درازای پانزده فوت و پهنای یک فوت رشد کردند و حکمرانان دریاها گشتند. این نوع از حیوانات به طور ناگهانی ظاهر شدند و بر حیات دریایی سلطه یافتند.
فعالیت بزرگ آتشفشانی این عصر در ناحیۀ اروپا بود. برای میلیونها میلیون سال چنین فورانات شدید و گسترده آنطور که در اطراف ناحیۀ باریک مدیترانه و به ویژه در همسایگی جزایر بریتانیا رخ داد به وقوع نپیوسته بود. این جریان مواد مذاب آتشفشانی امروزه در ناحیۀ جزایر بریتانیا به صورت لایههای متناوب گدازههای آتشفشانی و تخته سنگ با ضخامت 25٫000 فوت ظاهر میشود. این تخته سنگها توسط جریانات متناوب گدازههای آتشفشانی که بر روی کف کم عمق دریا پخش شدند بر زمین نهاده شدند، و بدین ترتیب میان رسوبات سنگی پراکنده شدند، و تمامی این متعاقباً بر فراز سطح دریا واقع شد. زمین لرزههای شدید در شمال اروپا به ویژه در اسکاتلند به وقوع پیوست.
آب و هوای اقیانوس معتدل و یکنواخت باقی ماند و دریاهای گرم، سواحل سرزمینهای قطبی را شستشو دادند. فسیلهای بازوپایان و سایر اشکال حیات دریایی ممکن است در این رسوبات تا قطب شمال پیدا شوند. شکم پایان، بازوپایان، اسفنجها، و مرجانهای آبسنگ ساز به تکثیر ادامه دادند.
پایان این دوره شاهد دومین پیشروی دریاهای دوران سیلورین به همراه در هم آمیختن دیگر آبهای اقیانوسهای جنوبی و شمالی میباشد. پا به سران حیات دریایی را تحت سلطۀ خویش دارند، حال آن که اشکال مربوط حیات به طور تدریجی پدیدار گشته و متمایز میشوند.
280٫000٫000 سال پیش قارهها به اندازۀ زیادی از دومین سیلابهای سیلورین بیرون آمده بودند. رسوبات صخرهای این زیر آب رَوی در شمال آمریکا به عنوان سنگ آهک نیاگارا شناخته میشوند، زیرا این لایۀ صخرهای است که آبشار نیاگارا روی آن جاری است. این لایۀ سنگی از کوههای شرقی تا ناحیۀ درۀ میسیسیپی امتداد مییابد، اما به جز به سمت جنوب، بیشتر به سوی غرب امتداد نمییابد. چندین لایه بر روی کانادا، قسمتهایی از آمریکای جنوبی، استرالیا، و بیشتر اروپا امتداد مییابد و حد متوسط ضخامت این زیرچینۀ نیاگارا در حدود ششصد فوت میباشد. بلافاصله بر روی تهنشست نیاگارا، در بسیاری نواحی مجموعهای از جوش سنگ، سنگ رس، و سنگ نمک را میتوان یافت. این انباشت ثانویۀ رسوبات میباشد. این نمک در مردابهای بزرگی که به طور متناوب به سمت دریا گشوده شده و سپس قطع شدند تهنشین گردید، به طوری که با رسوب نمک، به همراه مواد دیگری که در محلول نگاه داشته شده بودند، تبخیر رخ داد. در برخی نواحی این لایههای سنگی نمک هفتاد فوت ضخامت دارند.
آب و هوا یکنواخت و معتدل است، و فسیلهای دریایی در نواحی قطب شمال بر زمین نهاده شدند. اما تا پایان این دوره دریاها آنقدر به حد زیاد شور هستند که حیات کمی بقا مییابد.
در حوالی پایان زیر آب روی دوران پایانی سیلورین، آنطور که توسط رسوبات سوسنی شکل سنگ آهک نمایان است، تعداد خارپوستان — سوسنهای سنگی آبی — به اندازۀ زیادی افزایش مییابد. تریلوبیتها تقریباً از میان رفتهاند، و جانوران نرم تن به پادشاهی خود بر دریاها ادامه میدهند. ساختار مرجان - آبسنگ به قدر زیادی افزایش مییابد. در طی این عصر در مناطق مساعدتر ابتدا عقربهای بدوی آبی پدیدار میشوند. به زودی بعد از آن، و به طور ناگهانی عقربهای واقعی — استنشاق کنندگان واقعی هوا — ظاهر میشوند.
این تحولات سومین دورۀ حیات دریایی را خاتمه داده و بیست و پنج میلیون سال را میپوشاند و برای پژوهشگران شما به عنوان دورۀ سیلوریَن شناخته شده است.
4- مرحلۀ بزرگ پدیداری زمین
دورۀ حیات گیاهی در زمین
عصر ماهیان
در پیکار طولانی میان زمین و آب، برای مدتهای طویل دریا به طور نسبی پیروز بوده است، اما روزگاران پیروزی زمین درست در پیش است. و رانشهای قارهای هنوز جلو نرفتهاند، اما گاهی اوقات عملاً تمامی زمینهای کرۀ زمین از طریق باریکههای آبی و پلهای زمینی به هم متصل هستند.
به تدریج که زمین از آخرین سیلاب دوران سیلوریَن بیرون میآید، یک دورۀ مهم در تکامل دنیا و تکوین حیات به پایان میرسد. این طلیعۀ یک عصر نوین در کرۀ زمین است. منظرۀ عریان و غیرجذاب ایام پیشین با سرسبزی خرم پوشانیده میشود، و اولین جنگلهای باشکوه به زودی پدیدار خواهند گشت.
حیات دریایی این عصر به سبب جدایی انواع اولیه، بسیار متنوع بود، اما بعدها تمامی این انواع مختلف در هم آمیخته و به صورت مشترک زیست میکردند. جانوران بازوپا در همان اوایل به نقطۀ اوج تکامل خود رسیده و بندپایان جانشین آنان شدند، و سرخابها برای اولین بار ظاهر شدند. اما بزرگترین رویداد ظهور ناگهانی خانوادۀ ماهی بود. این عصر ماهیان گشت، آن دورۀ تاریخ دنیا که با نوع حیوان مهرهدار تعیین ویژگی میشد.
270٫000٫000 سال پیش قارهها همگی بر فراز آب قرار داشتند. در میلیونها میلیون سال این چنین زمین فراوانی در یک زمان بر فراز آب قرار نداشت. این یکی از بزرگترین ادوار پدیداری زمین در تمامی تاریخ دنیا بود.
پنج میلیون سال بعد سرزمینهای آمریکای شمالی و جنوبی، اروپا، آفریقا، شمال آسیا، و استرالیا برای مدت کوتاهی دچار سیل زدگی شدند. در آمریکای شمالی زیر آب روی زمین گهگاهی تقریباً کامل میشد و لایههای سنگ آهک حاصل از آن ضخامتی به اندازۀ 500 تا 5٫000 فوت دارند. این دریاهای گوناگون متعلق به دوران دِوُن در ابتدا در یک جهت و سپس در جهت دیگر امتداد یافتند، طوری که دریای پهناور داخلی آمریکای شمالی وابسته به قطب شمال از طریق شمال کالیفرنیا به سوی اقیانوس آرام یک مسیر خروجی پیدا نمود.
260٫000٫000 سال پیش نزدیک به پایان این دورۀ فرو رفتگی زمین، قسمتی از شمال آمریکا با دریاهایی که با آبهای اقیانوس آرام، اطلس، قطب شمال، و خلیج ارتباطی همزمان داشتند پوشیده گشت. میانگین ضخامت رسوبات این مراحل بعدی اولین سیل دوران دِوُن در حدود یک هزار فوت میباشد. آبسنگهای مرجانی که این ایام را تعیین ویژگی مینمایند نمایانگر این هستند که دریاهای واقع در خشکی زلال و کم عمق بودند. چنین رسوبات مرجانی در کنارههای رودخانۀ اوهایو در نزدیکی لویی ویل، کنتاکی، نمایانند، و در حدود یکصد فوت ضخامت دارند و شامل بیش از دویست نوع مختلف میباشند. این ساختارهای مرجانی تا کانادا و شمال اروپا و تا نواحی قطب شمال امتداد مییابند.
به دنبال این زیر آب رویها بسیاری از خطوط ساحلی به میزان قابل ملاحظهای مرتفع شدند، طوری که رسوبات پیشین با گِل و سنگ رس پوشیده شدند. همچنین یک لایۀ قرمز ماسه سنگ وجود دارد که مشخص کنندۀ یکی از رسوبات متعلق به دوران دِوُن میباشد، و این لایۀ قرمز روی بیشتر سطح کرۀ زمین وسعت یافته و در شمال و جنوب آمریکا، اروپا، روسیه، چین، آفریقا، و استرالیا پیدا میشود. چنین رسوبات قرمز رنگ حاکی از شرایط بایر و نیمه بایر میباشند، اما آب و هوای این دوره هنوز معتدل و یکنواخت بود.
در سراسر تمامی این دوره سرزمین جنوب شرقی جزیرۀ سین سیناتی کاملاً بالای آب باقی ماند. اما بخش عمدۀ غرب اروپا به علاوۀ جزایر بریتانیا زیر آب فرو رفتند. در ویلز، آلمان، و سایر نقاط اروپا سنگهای دوران دِوُن 20٫000 فوت ضخامت دارند.
250٫000٫000 سال پیش شاهد ظهور خانوادۀ ماهیان، مهره داران، یکی از مهمترین مراحل در کل تکامل پیش از انسان بود.
بندپایان، یا سخت پوستان، نیاکان اولین مهره داران بودند. پیش قراولان خانوادۀ ماهیان دو نیای تغییر یافتۀ بندپا بودند. یکی یک بدن دراز داشت که سر را به دم وصل میکرد، حال آن که دیگری یک پیش ماهی بدون ستون فقرات و بیآرواره بود. اما هنگامی که ماهیان، اولین مهره داران دنیای حیوانات، به طور ناگهانی از شمال پدیدار گشتند، این انواع اولیه به سرعت نابود شدند.
بسیاری از بزرگترین ماهیان واقعی به این عصر تعلق دارند. و برخی از اقسام دنداندار بیست و پنج تا سی فوت درازا دارند. کوسه ماهیان امروزی از بقا یافتگان این ماهیان دوران باستان هستند. ماهیان ششدار و زرهدار به نقطۀ اوج تکامل خود رسیدند، و پیش از آن که این دوره به پایان رسد، ماهیان با آبهای شیرین و شور، هر دو، انطباق یافته بودند.
بسترهای واقعی استخوان شامل دندان و اسکلت ماهی در رسوباتی که در نزدیکی پایان این دوره در زمین گذاشته شده ممکن است یافت شوند، و بسترهای غنی فسیل در امتداد ساحل کالیفرنیا واقع شدهاند، زیرا بسیاری از خلیجهای محفوظ متعلق به اقیانوس آرام به داخل سرزمین آن ناحیه امتداد یافتند.
کرۀ زمین با انواع جدید گیاهان زمینی به سرعت پوشیده میشد. تا این هنگام به جز در حول و حوش لبۀ آب گیاهان اندکی در زمین میروییدند. آنگاه، و به طور ناگهانی خانوادۀ بارور سرخس ظاهر گشت و سریعاً روی سطح به سرعت پدیدار شوندۀ زمین در تمامی قسمتهای دنیا گسترش یافت. به زودی انواع و اقسام درختان، به ضخامت دو فوت و ارتفاع چهل فوت پدیدار گشتند. بعدها برگ درختان نمو یافتند، اما این تنوعات اولیه فقط شاخ و برگ ابتدایی داشتند. گیاهان کوچکتر بسیاری وجود داشتند، اما فسیلهای آنها یافت نمیشوند، زیرا آنها معمولاً توسط باکتریهایی که باز هم پیش از آن ظاهر گشتند نابود شدند.
همینطور که زمین سر بر آورد، آمریکای شمالی از طریق پلهای زمینی که تا گرینلند امتداد مییافتند به اروپا وصل شد. و امروزه گرینلند بقایای این گیاهان اولیۀ زمینی را در زیر پوشش یخی خود حفظ کرده است.
240٫000٫000 سال پیش زمین روی قسمتهایی از اروپا و شمال و جنوب آمریکا، هر دو، شروع به فروکش نمود. این فرو روی ظهور آخرین و کوچکترین سیلابهای گستردۀ دورۀ دِوُن را نشان نمود. دریاهای قطب شمال مجدداً روی بخش عمدۀ آمریکای شمالی به سوی جنوب حرکت نمودند. اقیانوس اطلس قسمت بزرگی از اروپا و غرب آسیا را زیر آب فرو برد، در حالی که جنوب اقیانوس آرام بیشتر هند را پوشانید. این زیر آب روی در پدیداری خویش آهسته بود و به همان اندازه نیز در عقب نشینی کند بود. کوههای کتزکیل در امتداد کنارۀ غربی رودخانۀ هادسُن یکی از بزرگترین بناهای ژئولوژیک این دوره هستند که در سطح آمریکای شمالی یافت میشوند.
230٫000٫000 سال پیش دریاها همچنان به عقب نشینی خود ادامه میدادند. بیشتر آمریکای شمالی بر فراز آب قرار داشت، و فعالیت آتشفشانی بزرگی در ناحیۀ سنت لارنس رخ داد. کوه رویال در مونترآل گردنۀ فرسایش یافتۀ یکی از این آتشفشانها است. رسوبات سرتاسر این دوره به خوبی در کوههای آپالاچی آمریکای شمالی نمایان است، یعنی جایی که رودخانۀ ساسکوهانا با ایجاد یک دره این لایههای پی در پی را که ضخامتی بیش از 13٫000 فوت به دست آورده در معرض دید قرار داده است.
مرتفع شدن قارهها ادامه مییافت، و اتمسفر سرشار از اکسیژن میگشت. کرۀ زمین با جنگلهای پهناور سرخس به ارتفاع یکصد فوت و با درختان خاص آن روزگاران پوشیده میگشت. جنگلها خاموش بودند، هیچ صدایی شنیده نمیشد، نه حتی صدای خش خش یک برگ، زیرا چنین درختانی هیچ برگی نداشتند.
و بدین ترتیب یکی از طولانیترین ادوار تکامل حیات دریایی، عصر ماهیان، پایان پذیرفت. این دوره از تاریخ دنیا تقریباً پنجاه میلیون سال طول کشید و برای پژوهشگران شما به عنوان دوران دِوُن شناخته شده است.
5- مرحلۀ تغییر پوستهای
دورۀ کربنزای جنگل سرخس
عصر قورباغهها
ظهور ماهی در طول دورۀ پیشین نشانگر اوج تکامل حیات دریایی است. از این نقطه به بعد تکامل حیات زمینی به طور فزایندهای مهم میشود. و این دوره با برقراری این مرحلۀ تقریباً ایدهآل برای ظهور اولین حیوانات متعلق به خشکی گشایش مییابد.
220٫000٫000 سال پیش بسیاری از مناطق قارهای خشکی، شامل بیشتر شمال آمریکا بر فراز آب قرار داشتند. زمین از گیاهان پرپیرایه پوشیده گشت. این در حقیقت عصر سرخسان بود. دیاکسید کربن هنوز در اتمسفر موجود بود، اما به میزان کاهش یابنده.
مدت کوتاهی بعد از آن قسمت مرکزی شمال آمریکا زیر آب فرو رفت، و دو دریای بزرگ داخل خشکی ایجاد نمود. مناطق کوهستانی ساحلی در اقیانوس آرام و اطلس، هر دو، درست در ماورای خطوط ساحلی کنونی واقع شده بودند. این دو دریای اکنون به هم پیوسته اشکال مختلف حیات خویش را در آمیختند، و وصلت این جانداران دریایی آغاز افول سریع و جهانی حیات دریایی و گشایش دورۀ بعدی حیات زمینی را نشان نمود.
210٫000٫000 سال پیش دریاهای حاوی آب گرم قطب شمال بیشتر شمال آمریکا و اروپا را میپوشانیدند. آبهای قطب جنوب آمریکای جنوبی و استرالیا را زیر آب فرو بردند، در حالی که آفریقا و آسیا هر دو بسیار مرتفع گردیدند.
هنگامی که دریاها در فراز خویش بودند، یک تحول جدید تکاملی به طور ناگهانی به وقوع پیوست. به ناگاه اولین حیوانات زمینی ظاهر شدند. انواع بیشماری از این حیوانات وجود داشتند که قادر بودند روی زمین یا در آب زندگی کنند. این جانوران دو زیستی که هوا تنفس میکردند از بندپایان، که کیسههای شنایشان به شُش تکامل یافته بود، به وجود آمدند.
از آبهای شور دریاها حلزونها، عقربها، و قورباغهها به روی زمین خزیدند. امروزه قورباغهها هنوز در آب تخم گذاری میکنند، و نوزادان آنان بدواً به صورت ماهیان کوچک، بچه وزغها، وجود دارند. این دوره به خوبی میتواند به عنوان عصر قورباغهها شناخته شود.
بلافاصله بعد از آن ابتدا پشهها ظاهر شدند، و به همراه عنکبوتان، عقربها، سوسکها، جیرجیرکها، و ملخها فوراً در قارههای دنیا پراکنده گشتند. سنجاقکها سی اینچ درازا داشتند. هزار نوع سوسک به وجود آمد، و برخی تا درازای چهار اینچ رشد کردند.
دو گروه از خارپوستان به طور خاص به خوبی تکوین یافتند، و آنها در واقع فسیلهای راهنمای این عصر هستند. کوسه ماهیان بزرگی که از صدفها تغذیه میکردند نیز بسیار تکامل یافتند، و برای بیش از پنج میلیون سال اقیانوسها را تحت سلطۀ خود در آوردند. آب و هوا هنوز معتدل و یکنواخت بود. حیات دریایی به قدر اندکی تغییر یافته بود. ماهیان آب شیرین در حال تکوین بودند و تریلوبیتها به انقراض نزدیک میشدند. مرجانها قلیل بودند و سنگ آهک بسیاری توسط خارپوستان ساخته میشد. سنگ آهکهای بهتر ساختمانی در طی این دوره روی زمین نهاده شدند.
آبهای بسیاری از دریاهای واقع در خشکی آنقدر به حد زیاد با آهک و مواد معدنی دیگر اشباع بودند که مخل پیشرفت و پیدایش بسیاری از انواع حیات دریایی بودند. سرانجام دریاها در نتیجۀ رسوب گستردۀ سنگ که در برخی جاها شامل روی و سرب میشد تصفیه شدند.
رسوبات این عصر اولیۀ کربنزا بین 500 تا 2٫000 فوت ضخامت دارند، و شامل ماسه سنگ، سنگ رس، و سنگ آهک میباشند. قدیمیترین لایهها شامل فسیلهای حیوانات زمینی و دریایی، هر دو، و گیاهان، به همراه رسوبات زیاد سنگریزهها و آبگیرها میباشند. زغال سنگ قابل حفاری کمی در این لایههای قدیمیتر پیدا میشود. این رسوبات در سراسر اروپا بسیار شبیه آنهایی هستند که در آمریکای شمالی در زمین نهاده شدند.
نزدیک به پایان این دوره سرزمین آمریکای شمالی شروع به سر بر آوردن نمود. وقفۀ کوتاهی پدیدار گشت، و دریا در حدود نیمی از بسترهای پیشین خود را دوباره پوشانید. این یک زیر آب رَوی کوتاه بود، و بیشتر زمین به زودی کاملاً بر فراز آب قرار گرفت. آمریکای جنوبی هنوز از طریق آفریقا به اروپا متصل بود.
این دوره شاهد آغاز کوههای وژ، جنگل سیاه، و اورال بود. بن کوههای دیگر و قدیمیتر در سراسر بریتانیای کبیر و اروپا یافت میشود.
200٫000٫000 سال پیش مراحل واقعاً فعال دورۀ کربنزا آغاز گردید. برای بیست میلیون سال پیش از این زمان، رسوبات قدیمیتر زغال سنگ داشتند روی زمین نهاده میشدند، اما اکنون فعالیتهای گستردهتر شکل دهندۀ زغال سنگ در شرف وقوع بودند. طول دورۀ واقعی تهنشینی زغال سنگ اندکی بیش از بیست و پنج میلیون سال بود.
زمین به سبب تغییر سطح دریا که علت آن فعالیتهای کف اقیانوس بود متناوباً بالا و پایین میرفت. این پریشانی پوستهای — ثبات و سر بر آوردن زمین — در رابطه با رویش پربار گیاهی مردابهای ساحلی به تولید رسوبات گستردۀ زغال سنگ کمک نمود. این امر موجب گشته که این دوره به عنوان دورۀ کربنزا شناخته شود. و آب و هوا در سراسر دنیا هنوز معتدل بود.
لایههای زغال سنگ به صورت یک در میان با سنگ رس، آجر سنگ، و جوش سنگ قرار گرفتهاند. ضخامت این بسترهای زغال سنگ در مرکز و شرق ایالات متحده بین چهل تا پنجاه فوت متغیر است. اما بسیاری از این رسوبات در طول ارتفاع یافتنهای متعاقب زمین شستشو یافته و از بین رفتند. در برخی از قسمتهای آمریکای شمالی و اروپا لایههای حاوی زغال سنگ 18٫000 فوت ضخامت دارند.
وجود ریشههای درختان، همینطور که در زیر بسترهای کنونی زغال سنگ در خاک رس روییدند، نشانگر این است که زغال سنگ دقیقاً در همان جایی که اکنون یافت میشود شکل گرفت. زغال سنگ، بقایای محفوظ مانده در آب و تعدیل یافته با فشار رشتۀ گیاهانی است که در لجنزارها و سواحل مردابهای این عصر بسیار دور روییدند. لایههای زغال سنگ اغلب حاوی گاز و نفت میباشند. بسترهای مواد گیاهی پوسیده، بقایای رویش سابق گیاهان، اگر در معرض فشار و حرارت مناسب قرار گیرند، به نوعی از زغال سنگ تبدیل میشوند. آنتراسیت نسبت به سایر زغال سنگها در معرض فشار و حرارت بیشتری قرار گرفته است.
در شمال آمریکا لایههای زغال سنگ در بسترهای متنوع، که نشانگر تعداد دفعاتی است که زمین فرو ریخته و سر بر آورده است، از ده در ایلینوی، بیست در پنسیلوانیا، سی و پنج در آلاباما، تا هفتاد و پنج در کانادا تغییر میکند. فسیلهای آب شیرین و شور هر دو در بسترهای زغال سنگ یافت میشوند.
در سراسر این دوره کوههای شمال و جنوب آمریکا فعال بودند و کوه آند و کوه نیایی جنوبی راکی هر دو در حال بالا آمدن بودند. نواحی بزرگ مرتفع ساحلی اقیانوسهای اطلس و آرام شروع به فروکش نمودند، و سرانجام آنقدر فرسایش یافته و زیر آب فرو رفتند که خطوط ساحلی دو اقیانوس به موقعیت تقریبی کنونی خود عقب نشستند. حد متوسط ضخامت رسوبات این زیر آب روی در حدود هزار فوت میباشد.
190٫000٫000 سال پیش شاهد گسترش دریای کربنزای آمریکای شمالی به سوی غرب در آن سوی ناحیۀ کنونی کوه راکی با یک مسیر خروجی به اقیانوس آرام از طریق شمال کالیفرنیا بود. به تدریج که سرزمینهای ساحلی در طی این اعصار نوسانات ساحلی سر بر آورده و نشست میکردند، در سراسر قارههای آمریکا و اروپا، لایه به لایه، مداوماً مرجان بر زمین نهاده میشد.
180٫000٫000 سال پیش پایان دورۀ کربنزا را به همراه آورد. در طی این دوره در سراسر دنیا — در اروپا، هند، چین، شمال آفریقا، و قارههای آمریکا — زغال سنگ شکل یافته بود. در پایان دورۀ شکلیابی زغال سنگ، آمریکای شمالی در شرق رودخانۀ میسیسیپی سر بر آورد، و بیشتر این بخش از آن هنگام بر فراز دریا باقی مانده است. این دورۀ ارتفاع یافتن زمین نشانگر آغاز کوههای امروزی آمریکای شمالی در نواحی آپالاچیا و غرب، هر دو، میباشد. آتشفشانها در آلاسکا و کالیفرنیا و در نواحی شکلیابی کوه در اروپا و آسیا فعال بودند. شرق آمریکا و غرب اروپا از طریق قارۀ گرینلند به هم متصل بودند.
ارتفاع یافتن زمین شروع به تغییر آب و هوای دریایی اعصار پیشین و لذا جانشینی شروع آب و هوای کمتر معتدل و بیشتر متغیر قارهای نمود.
گیاهان این ایام هاگدار بودند، و باد قادر بود آنها را تا دورها به طور گسترده پراکنده سازد. تنۀ درختان کربنزا عموماً دارای قطر هفت فوت و اغلب ارتفاع یکصد و بیست و پنج فوت بود. سرخسان امروزی به راستی یادگاران این اعصار پیشین هستند.
به طور کلی، اینها آغاز دورههای تکامل برای ارگانیسمهای آب شیرین بودند. در حیات دریایی پیشین تغییر کمی صورت پذیرفت. اما مشخصۀ مهم این دوره ظهور ناگهانی قورباغهها و نیاکان مشترک فراوان آنها بود. ویژگیهای حیاتی عصر زغال سنگ سرخسان و قورباغهها بودند.
6- مرحلۀ گذار جَوی
دورۀ دانه - گیاه
عصر محنت بیولوژیک
این دوره نشانگر پایان توسعۀ محوری تکاملی در حیات دریایی و آغاز دورۀ گذاری است که به اعصار بعدی حیوانات زمینی منتهی میگردد.
این یک عصر بزرگ تحلیل رفتن حیات بود. هزاران نوع از حیوانات دریایی از بین رفتند، و حیات هنوز در خشکی چندان تثبیت نشده بود. این یک دورۀ محنت بیولوژیک بود، عصری که نزدیک بود طی آن حیات از روی زمین و از اعماق اقیانوسها محو گردد. نزدیک به پایان عصر طولانی حیات دریایی بیش از یکصد هزار عدد از انواع موجودات زنده در کرۀ زمین وجود داشتند. در پایان این دورۀ گذار کمتر از پانصد عدد بقا یافته بودند.
ویژگیهای این دورۀ نوین عمدتاً به سبب سردی پوستۀ زمین یا به علت فقدان طولانی عمل آتشفشانی نبود، بلکه به دلیل تلفیق غیرعادی تأثیرات معمول و از پیش موجود — محدودیتهای دریاها و ارتفاع یافتن فزایندۀ تودههای عظیم زمین — بود. آب و هوای معتدل دریایی روزگاران گذشته داشت ناپدید میشد، و نوع شدید آب و هوای قارهای به سرعت پدیدار میگشت.
170٫000٫000 سال پیش در روی تمامی سطح زمین تغییرات و تعدیلات بزرگ تکاملی در حال وقوع بود. به تدریج که کف اقیانوسها نشست میکردند، خشکی زمین در تمامی دنیا بالا میآمد. تیغههای منفرد کوهها ظاهر گشتند. قسمت شرقی شمال آمریکا نسبت به سطح دریا بسیار بالا بود. غرب به آرامی داشت بالا میآمد. قارهها پوشیده از دریاچههای بزرگ و کوچک شور و تعداد بیشمار دریاهای واقع در خشکی بودند که از طریق تنگههای باریک به اقیانوسها متصل بودند. ضخامت لایههای این دوره از 1٫000 تا 7٫000 فوت متغیر است.
در طی این افزایش ارتفاع زمین پوستۀ کرۀ زمین به طور گستردهای دچار تاخوردگی گشت. این یک دورۀ ظهور قارهها بود، به جز ناپدیدی برخی پلهای زمینی، به علاوۀ قارهها که برای مدتی طویل آمریکای جنوبی را به آفریقا و آمریکای شمالی را به اروپا متصل ساخته بودند.
به تدریج دریاچهها و دریاهای واقع در خشکی در سراسر دنیا خشک میشدند. یخچالهای پراکندۀ کوهستانی و ناحیهای شروع به ظاهر شدن کردند، به ویژه در نیم کرۀ جنوبی، و در بسیاری نواحی رسوبات یخی این شکلبندیهای محلی یخ حتی در بین برخی از رسوبات بالایی و بعدی زغال سنگ قابل یافتن هستند. دو عامل جدید جَوی ظاهر شدند — یخرودی و بایری. بسیاری از نواحی مرتفعتر کرۀ زمین بایر و لم یزرع شده بودند.
در سراسر این ایام تغییر جَوی، دگرگونیهای بزرگی نیز در گیاهان زمینی به وقوع پیوست. ابتدا گیاهان دانهدار ظاهر شدند، و آنها منبع غذایی بهتری برای حیات افزایش یافتۀ حیوانی - زمینی بعدی فراهم میکردند. حشرات دستخوش یک تغییر بنیادین شدند. مراحل سکون تکوین یافت تا مطالبات جان بخشی معلق را در طول زمستان و خشکسالی برآورده سازد.
در بین حیوانات زمینی در عصر پیشین قورباغهها به نقطۀ اوج خود دست یافتند و به سرعت رو به افول گذاردند، اما بقا یافتند زیرا میتوانستند حتی در آبگیرها و برکههای رو به خشکی این ایام دور و بسیار پرآزمون برای مدت طولانی زندگی کنند. در طول این عصر افول قورباغه، در آفریقا، اولین گام در تکامل قورباغه به یک جانور خزنده برداشته شد. و چون تودههای زمین هنوز به هم متصل بودند، این جاندار پیش خزندگان که از هوا استنشاق میکرد، در تمامی دنیا پخش گردید. تا این هنگام اتمسفر آنقدر تغییر یافته بود که به طرزی عالی در خدمت تأمین تنفس حیوان درآمد. مدت کمی پس از ورود این قورباغههای پیش خزندگان بود که آمریکای شمالی به طور موقت در انزوا قرار گرفته و از اروپا، آسیا، و آمریکای جنوبی جدا افتاد.
سردی تدریجی آبهای اقیانوس به نابودی حیات در اقیانوس کمک شایانی نمود. حیوانات دریایی آن دوران در سه منزلگاه مناسب پناه گرفتند: ناحیۀ کنونی خلیج مکزیک، خلیج گَنگ در هند، و خلیج سیسیل متعلق به حوزۀ مدیترانه. و از این سه ناحیه بود که حیوانات جدید دریایی که در ناملایمات به دنیا آمده بودند بعدها بیرون رفته و دریاها را پر ساختند.
160٫000٫000 سال پیش زمین از گیاهانی که برای تأمین حیات حیوانات زمینی انطباق یافته بودند به اندازۀ زیاد پوشیده شده بود، و اتمسفر برای تنفس حیوان ایدهآل گشته بود. بدین ترتیب دورۀ افول حیات دریایی و آن ایام آزمون ناملایمات بیولوژیک، که تمامی اشکال حیات به جز آنهایی که ارزش بقا داشتند را از بین برد، پایان مییابد. آن حیوانات بقا یافته از این رو محق بودند که به عنوان نیاکان حیات سریعتر تکامل یابنده و بسیار متمایز متعلق به اعصار آتی تکامل سیارهای عمل نمایند.
پایان این دورۀ محنت بیولوژیک، که برای دانشجویان شما به عنوان دورۀ پِرمیان شناخته شده است، همچنین نشانگر پایان عصر طولانی پالئوزوئیک میباشد که یک چهارم تاریخ سیارهای، دویست و پنجاه میلیون سال، را میپوشاند.
پرورشگاه عظیم اقیانوسی حیات در یورنشیا مقصود خود را به انجام رسانیده است. در طول اعصار طولانی هنگامی که زمین برای حفظ حیات نامناسب بود، پیش از این که اتمسفر در بر گیرندۀ میزان مناسب اکسیژن برای حفظ حیوانات بالاتر زمینی شود، دریا حیات اولیۀ عالم را پرستاری و پرورش نمود. اکنون همینطور که مرحلۀ دوم تکامل در روی زمین آغاز میشود، اهمیت بیولوژیک دریا به گونهای تدریجی کاهش مییابد.
[عرضه شده توسط یک حامل حیات نبادان، یکی از گروههای اولیه که به یورنشیا گمارده شده است.]